صدای طبل رسوایی می آید!اینبارنوبت کیست؟؟محرمانه های سلطان مرتضی میرزایی ازبندرعباس که نوشته ی پررمزی هم است ولی بسیارجالب وخواندنیست؟

۲۱۲ بازديد
آنچه راکه برای خودنمی پسندی برای  دیگران هم نپسند


تصویری ازسلطان مرتضی میرزایی خواننده بندرعباسی سلطان صدا


نویسنده;س/م/ میرزائی

بنام خدایی که ذلیخارا ازتخت به گدایی نمود ویوسف (ع) راازبردگی به پادشاهی 
عجب دنیاییه!عجــــــــب !!!
 انسان،  هرچه بیشتردارد بیشترهم تشنه ݓر میشود، اگرخداوند دست وپایشان ازشون بگیره وحتی اگرقطع هم کنه که شاید  ایمان بیاوردبازهم ایمان نخواهندآورد وازچاله ی کسانی که ایمان دارند فرارمیکنندوبه چاه انسانهای ظاهری میروند که سالیان سال است دوستان خودشان رامیبینند که باچه کلکها وباچه نقشه هایی مال واموال دیگران ومال واموال دولت هم به سرقت بردند وتجربه وطبل رسواییشان چندین سال است کوبیدهشده ولی یادگرفتند که چگونه عمل کنند ودزدی کنند که لو نروند وکسی نفهمد ولی غافل ازاینکه ازنان حرام هم خودشان خوردند وهم به زن وبچه های خود دادند وتاجایی که دیگربه حدف خودرسیدندولی سیرشدنی نبودند ودیگربه اهل خودواردمیشوند واول باکمک همسرانشان مدت یکی دوسال میگردند بدنبال افرادسودمند ووقتی تایین کردند بدورسراوخواهندگشت وتامیتوانند حتی حاظرهستنداز موقعیت اشخاص معلول الجسم که به توجه بیشتری نیازدارند سربزنگاه دوره اش کنند وبامحبت ودولقمه نان نمکگیرش کنند وخودشان را درموقعیتی قرارمیدهند ڪه ازقبل بدنبالشان بوده اند یکباره میبینی خودشان اختیارمال دیگران رابحدی تنظیم زمانی میکنند که صاحب اختیارموقت زندگی کسانی هستند که به آنها نیازدارند برای آینده فرزندانی که معده هایشان ازحرام پرکرده اند وابزارهدایتشان هم دیگرازدستشان دررفته ومیبینند چه کسانی به دنبال این شعارها هستند ((همرنگ جماعت شو تامثل آنها باشیم))حالا رنگ آن جماعت راچگونه میبینند؟!؟ اینگونه میبینند :که تامیتوانیم ببینیم باکلاسها چگونه لباس میپوشند؟ماهم همانجوربپوشیم،آنها چگونه گوشیهایشان رابی دلیل عوض میکنند؟ماهم عوض کنیم اگرهم دلیلی نداریم اعلام ایراد کنیم که خراب است،آنها چه پاشینهایۍ رادارند مانیزهمان ماشینهارا خریداری کنیم یکباره میبینی باخرج کردهایشان برای اینجورموقعیتها سیصد،چهارصد،پانصدمیلیونها تومن ،وحتی بیشترازاین مبلغها باید هزینه کنند تا فقط وفقط وفقط به یه نقطه برسند که ما هم باکلاس هستیم وخودشان رابه دیگران معرفی میکنند که بشناسنشان که این کار را همه مردم دوست دارند قبول دارین که؟بله من هم قبول دارم!ولی بین همین همه مردم کسانی وجوددارند که بدون مدرک دیپلوم پولی وسفارشی وبدون لیسانس ودکترا،وبدون هیچ خرجی بخاطرخودشان وکارهای خوب وبه یادگارمانده شان ودرپنهان به برادرها وخواهرهایشان درزمان داراییهایی که اگر به کمترین مبلغ درامدیشان هم که ازهمه کمترمیبود در خفا وپنهانی ودرراه خدا چندین بار پول پرداخت کرده تابتوانند ادامه تحصیل دهند دقیقا درزمانی که کسان دیگری هم اگر به اندازه یک بار مبلغی پدران ومادرانشان نداشته وازآنها خواهش کرده اند پول ناچیزی هم پرداخت کرده اند کل عمرشان آنقدربه رخ همدیگر می آورند که یادشان نرود وروزی جبران کنند عجب زمانه ایی شده تابخودشان میآیند میبینند که به یک بزرگ زن مؤمنه ایی که بدون اینکه فرزندی رامتولدکرده باشد اما مادریی میکند که هربچه ی بی مادری آرزوی چنین مادری رادارد شخصی میسازند که اگر آخرین فرستهای زندگی کردن دردنیاروهم اگرداشته باشد به اوآنقدربافریب میگویند دخترم تاآن بیچاره درمقابل تمام جنایتهایشان بتواند سکوت کند وتمام رشته هایی که کل عمرش بافته را ازبین ببرد وبرعکس دیگران که دږجوانی میشوند گناهکار ولی درآخرهای عمرش میشودسربازشیطان یافریب خورده شیطان که شیطان انس است آن شیطان وبجایی میکشاندکه حق وباطل رانمیتواند تشخیص دهدوفقط وفقط میخواهد همانی باشدکه برسرسجاده بنشیده ولی دلش فریب خورده ودنیای رنگارنگ را انتخاب کند وبس واین صدارومیشند((دنیا دوروزاست)) ووعده خدا رافراموش میکند که بااین همه صحبت کسانی رامیبینند که حق هستند ولی فقیر،راه نجاتی ندارند تااینکه بمیرند درحالی که به راحتی میتوانند درکناراین خوشیها فقط بادادن صدقه ایی یه گروه فقیری رانجات دهند که بتوانند فقط وفقط وفقط زندگی کنند وگشنه نمانندوازشخصیتی که دارند شرم میکنند که حتی نان ونمک خوردنشان را بگویند ومیبینند ولی توجه نمیکنند تا خداوندبه پشیمانیشان وقتی میرساند که آنوقت میبیند که دیراست وظالمان این بازی وشیطانهای این بازی ازاول چه کسانی بودند که اگرآن شخص این نظرهارانمیداد اینگونه نمیشد وآنها ترسی داشته اند که میخواستند زندگیشان دچار مشکلی نشود ولی آنوقت دیگر زںدگیی برایشان نیست ونمانده که بخواهند برایش اینگونه طرح کنند ونقشه بکشند وبیخبربودند ازخبرهایی که خودشان باعثش شده اند هرچیز برای خود نمیپسندی برای دیگران هم مپسند که هیچ کس ازآینده خویش خبرندارد وهمه انا لله و انا الیه راجعون وخیلی از زندگیهای خوش دیگران هم به انا لله و انا الیه راجعون تبدیل شده ونگویید مامراقب زندگی خودبودیم وهستیم معلوم نیست بعدنوبت کیست؟؟؟؟؟

نوشته ایی از:سلطان میرزائی
ادامه دارد...،
تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در فارسی بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.