اجنه اززبان مرتضی میرزائی /موکل واسامی ونام طایفه های جن/ ترسی ندارد بخوانیدتادیگرنترسید

۳۷۶ بازديد
انواع جن ها واسامیشان 
:استادشیخ  سلطان مرتضی میرزائی
لطفاتاآخربخوانید،لطفا
 سلام علیکم: (خلاصه ومختصری از  واقعیت استاد مرتضی میرزائی)
شماره تماس مستقیم  واتساپی باسلطان مرتضی میرزائی
۰۹۳۰۴۷۲۶۷۴۵/ 09176234226
09306160450 شماره آنلاین استاد


استادشیخ سلطان مرتضی میرزایی
۱- واقعیت موکل مرتضی میرزائی
۲-خطرات وخوبیهای موکل
۳-نام طایفه هایی ازجنها
مذهب شیعه دوازده امام
4-ماموریت هرجن

اجنه اززبان استادسلطان مرتضی میرزایی
جن اززبان مرتضی میرزائیاستادشیخ سلطان مرتضی میرزایی
استادشیخ سلطان مرتضی میرزاییاستادشیخ سلطان مرتضی میرزایی
اول ازهمه مقدمه ایی از سری ازاسراراستاد مرتضی میرزائی که  برای اولین بارکه بعداز سالها عمری به  هیچ انسانی نگفته شده فقط مختصری  درباره اش باکسی هم صحبت نکرد تاهیچ آدمی نترسد وفقط مختصری درمورد ارتباط جنی  بنام عبدلله برای شما بطورخلاصه که فقط متوجه شوید ودیگرسوال پرسیده نشودوعلاقه مندان به چله نشینی وقدرت اجنه بریکسری ازکارها ازکجاست ،وعبدلله چه  شخصیتی ازبرادران دینی وشیعه  ازنوع (جن )هستند سخن بگویم،،،
واول مطلب یک مورددرموردملاهایارمالان که البته این دو موردباهم تفاوتهای بسیاری به اندازه حق وباطل است بگویم،درموردرمالان که کاملا باطل هستند وجادومیکنند  برای مامسلمانها گناه کبیره است وجادوقدرت وکار شیطان است  کاملاردمیکنم ،
واما درموردملاها ،،،بنده ازملاهایی که پول میگیرند برای خوب کردن مریضها حتی یک درصدهم خوشم نمیاد حداقل برای خودم تأیید نمیکنم چون باآیات الهی سروکاردارندوباقدرت الله مریضها خوب میشوندبه واسطه ملا،نه اینکه ملاخودش خوب میکند، وبرای چنین کارهایی نباید پولی ودستمزدی  دریافت  کنند،هرکس این کاررا میکندوحتی قیمت تایین میکند شیاداست وفرصت طلب،
البته عرض کنم صدقه درست است،صدقه اش راباید پرداخت کنند، که مبلغ موردنظراستادبه فقیرمیدهد که بیشتربدست خود ملاآیات نویس بایددادومیدهند تادعا تأثیرکند بربیمارآن هم  به سفارش حضرت محمدص قبل  از نوشتن و قلم زدن بپردازدتااثرکنادیاهمان لحظه که آیات ودعارومیگیری باید پرداخت کنند،که  
استادشیخ سلطان مرتضی میرزایی(توجه داشته باشید)
         صدقه

درموردصدقه اول  استادمیرزائی

صدقه چله نشینی اولشان و آیات نویس چله های اول نامهای اعظم برهرقلمی درنوشتن آیات هریک آیات  یک میلیون وصدوچهارده هزاروپانصدتومان است که اعلام شده و 
ازچله آخرکه ازنامهای اعظم استاد که قدرت عظیم تری داردبانامهای اعظم الله تعالی استفاده میشودکه برای افرادخواصی است که سریعاجواب میبینند،( هرقلم دومیلیون و دویست هزارتومان صدقه میباشدبرهرقلم یک صدقه جدابایدپرداخت شودوبایدبابت اون موضوع بایدکاملاازصدقه ازدل وروحش کاملاجداسازد وبگذرد تاخطانشود)
استادشیخ سلطان مرتضی میرزایی
وهمچون درروایتی: •
پیامبراسلام (ص) که به حضرت علی (ع) فرمودند،...
چون درروایتی ،حضرت علی (ع)درحال نوشتن دعایی بودبه شخصی که رسول اکرم(ص) واردشدوآن شخص دعایش راگرفت ورفت ،حضرت محمد(ص) فرمودند یاعلی چراپولی دریافت نکردی ؟حضرت علی(ع) فرمودنداین کاررادرراه خدا انجام دادم نه بخاطردست مزد،!اینجابودکه رسول الله(ص)فرمودنددرست است ولی آن شخص باید صدقه دعایش رابپردازدتادعابراو اثرکند،
شایدبرای شماجای سؤال باشد!که چراحضرت علی(ع) دعانوشت!!درحالی که خودحضرت سر  خداست وکافی بود فقط دست به دعاشودویااراده میکردمشکل آن شخص حل میشد!بله اراده حجت الله اراده خودپروردگاراست ولی همه مردم ازشیعیان مخلص نیستند وهمه معجزه نمیتوانند بکنند وبرای هردردی ومشکلات دردنیا خداوند قرآن فرستاده که خودآیات وطلسم های قرآنی هرکدام معجزه هامیکنند برای خلق که این مورد هم هرکس نمیداند وهرکسی نمیتواند دعابنویسد وعلوم غریبه کارهرانسانی نیست وخیلی ها نیازمندیک دعا وآیه برای شفاگرفتن ویاحل مشکلشان است وهمه مردم هم امام یاپیغمبرنیستند که بااراده کردن شفا بگیرند یامشکلشان حل شود ،این عمل ازامامان وپیامبران برای کسانیست که ازاین قدرت ناتوانند ودرمنده،واین کارآموزشیست برای آنها تادرمشکلاتشان نمانندوحاجت رواشوند ودرمانده نشوند، وملاها درامر روزی برای خودنمیتوانند کاری کنند ،مگردرکنارکاروتلاشش پربرکت شدن رزقش را باآیات شریفه وتوسل به پروردگارانجام گیرد،
ولی برای هرکاردیگر قادرهستند مثل دوستی ومحبت بین مردم وحتی خودشان یادشمنی یامجازات افرادی که برمردم ظلم میکنند ،یاگره انداختن درکاردشمنان ،البته کسانی که دارای موکلی هستند ومخصوصا موکلی قدرتمند وتوانا مثل جنیان که آنها دراین امربسیارتوانمند هستند ویکی ازتوانایی اجنه ها قدرت ماورایی شان است وهم طی الارض بودنشان که فرقی نمیکند کجای دنیا باشد ازکره زمین دریک لحظه میتوانند اگرشرق باشند درغرب ظاهرشوندواگرشمال زمین باشند به سرعت چندلحظه درجنوب میتوانندظاهرشوند،،به همین دلیل  طی الارض هستند، 
خوب درمورداین بحث البته که حکم کردن به جن بادستورات اون بحثی دیگراست که باطلسم باید انجام بگیرد مثلا جنی رامامورکنیم برای انجام کاری درهرمکانی که باشد فرقی نمیکندوالبته که تابه اتمام نرساندخسته نمیشودواز تلاش دست نمیکشد، خیلی هامیشناسم ودیده ام که مشکلشان بادعا حل شده ولی بعدنزد کسی رفته اند درحالی که هیچ مشکلی نداشته اند ملا به اوگفته است که دیگرتمام شد جن رابیرون کردم واین دقیقا یک شرک کامل است به الله تعالی درحالی که قدرت الله اوراشفاداده بوده ازقبل،،، ولی شیاد تلقین اینکه جن یاپریزاد را من بیرون کردم پول دریافت میکند،خوب چرا؟
  چون بااین کارامرارومعاش میکند ونیازدارند به مشتری بیشترواول ازنزدیکان خود شروع میکنند تاتبلیغی شودودهان به دهان بین مردم غریبه نامی بیندازند تابیشترمعرفی شودوتاپول نگیرند کارانجام نمیدهند ولی بنده ازسن نوجوانی وبارفت وآمددرمنزل یکی ازدوستان کودکیم که مادرشان شهرت زیادی دربندرعباس دارد که برادربزرگ دوست من خودش بخاطربی احترامی وبه مسخره گرفتن اجنه دچارجن گرفتگی وآزار جن ها قرارگرفته بود مراهم دیده بودند وبه همراه من همه جا می آمدند ڪه تا سن ۱۴سالگی وقبل از سن بلوغ بامن ارتباط میگرفتن ولی خجالت میکشیدم نزدخانواده حرفی بزنم تااینکه باملایی بنام ملاعلی که بازنشسته کشورافغانستان ودرمحله مازندگی میکردآشنا شدم وبادیدن من وبانگاه اول جن همراه من رادیده بودوبه من گفت من دوست دارم هرروز سری به من ومنزل من بزنی ،تااینکه حدود ۱۰روزی میشود که به منزلش میرفتم به من گفت شبها این اتفاقها یا فلان اتفاقها برتو می افتند؟گفتم بله،گفت این اشخاص جن هستند میفهمیدی؟گفتم بله،گفت به پدرومادرت گفته ایی؟گفتم نه،!گفت توباید ازشراین افراد نجات پیداکنی وفاصله بگیری،گفتم چطور؟گفت بایدمدتی درچله بشینی چون من بااهل منزلم (که چنددخترداشت)   میخواهم بروم به کشورخودم وتوخودت بقیه کارهاروباید انجام بدهی گفتم چطور ؟درموردچله نشینی صحبت کرد ومن گفتم باشه ولی ازخطراتش که چه افرادی راخواهید دید من ترسیدم وگفت اگر ازهفت حصاری که( باآیة الکرسی وسوره یاسین به شکل دایره  کشیده میشه) ووقتی که حمله میکنند به طرفت تاتوبترسی وازدایره بیرون بیایی وفرارکنی تابتوانند بتودست رسی پیداکنند حرف زد من گفتم خوب اون لحظه من باید چکارکنم؟گفت فقط به خداایمانی داشته باش واعتماد کن به آیة الکرسی هیچ کدام به جسد تو(یعنی جسم من)نمیرسند وتادایره بیشتر نمیان آرامترشدم وگفت بدون استاد ممنوعه ازهرهزارملا یکی سالݦ بیرون می آید وبقیه یادیوانه میشوند یا میمیرند،وگفت خودم باید بیایم دنبالت وبالای سرت ونزدیک تو باشم تا کاررا به اتمام برسانیم ،گفتم چقدرباید پول بهت بدهم؟گفت هیچی من تورا دوست دارم توبچه ی مومنی هستی ،وبنده حرفم راکم کنم که روز جمعه شد وگفت موقه اذان مغرب آماده باۺ تابرویم درتپه های کمربندی بندرعباس که قدیم منزلی ساخته نشده بود وزودبه بیابان وکوه های کوچه وتپه های شنی میرسیدیم رفتیم ووضوی کاملی راگرفتین وشروع به آموزش داد که یکی یکی انجام دادم تاموقه قرآن خواندن رسید ودایره راباخواندن آیه ها وسوره ایی که گفتم همزمان باخواندن دایره رابدورمن کشید وشروع به متن احضار کرد،که دراینجا متن احضار رانمینویسم تاهیچ کس وشمابرادر وخواهرعزیزم که هم اکنون این متن رامیخوانی نخوانی چون حتما درحضوراستاد واقعی بایدانجام شود ،وملاعلی احضارراخواند واسپندوکندورک رابرآتشی که ازقبل آماده کرده بود ریخت بلندبلند صدایش رابالاتربرد ومتن مبارک احضاررامیخواند که یکباره دیدم ازجلو یک گروه به شکل حیوان (سگ ،گربه بزرگ،وحیوانات وحشی دیگرباسرعت به طرف من میدوند ومن دستانم رابر زمین گذاشتم وفریادزدم لاحول ولاقوة الابلله والله اکبر تانزدیکی من آمدند ومن ازترس ایستادم ملادادزد بشین سرجات وسریع نشستم تانزدیکم آمدند درحالی که بینشان شکل انسان هم بود ولی صورتشان سفید وذکر چله خودش که مخصوص خودملابود رابرزبان آورد وهمه فرارکردن ودورایستادند وبعضی هاهم فرارکردن ودیگرندیدم وذکری که به من آموزش داده بود (که آن ذکرنام اعظم پروردگاراست )برزبان خودم آوردم که باید آن شب ده هزاربار میگفتم وهی تکرار کردم تااینکه اجنه ها همه یک جا ساکن شدند ویکی یکی ملاخواست تابیایند نزدیک وازآنها پرسید که میفهمی چه کسی مرتضی بن حبیب راآزار رسانده وهمراهش هست گفتند بله خود آن جن اولین کسی بود ازوقتی ما می آمدیم بسوی شمادرمسیر ازجلوما فرارمیکرد که ملاگفت بیارینش گفتند قتمیرراصدابزن که اومیتواند اسیرش کند وبه نزدشما بیاورد که ملااحضارش کرد وازاوخواست وشخصی که آزارم میداد را درحالی که موهایش راگرفته بود وبرزمین میکشاند بسوی ما میاورد تانزدیک شد یکی یکی معرفی کرد تااینکه قسم به الله و قرآن وحضرت سلیمان (ع)یادکردندکه دیگرپیرامون مرتضی بن حبیب نمیگردیم و......وچهل شب این کارراانجام دادیم وهرشب کسان دیگروانواع جن ها ودیوها را باچشم دیدم البته به خاطر نترسیدن شما عزیزان ازشکل ونوع های آنها نمینویسم که تانترسید ...تااینکه چله من وبهمراه چهل روز روزه وخوردن غذاهای مجاز (چون چندین نوع غذارانباید میخوردم مثل یکی ازآنها گوشت بود) وذکرهای نام اعظم پروردگار که بااین نامها وباتوسل به همین نامها وباکمک اهل بیت (ع)ومحمد وآل محمد(ص)ودستورات مخصوص شیعیان حضرت علی بن ابی طالب (ع) عمریست کسانی که موردازیت وآزاراجنه قرامیگیرند مشکلشان را رایگان درحالی که بنده مشکلات فقربسیاری دارم حل میکنم بدون هیچ مبلغ تایین شده ایی....یادم آمد ازروزهای اول چله که ملاعلی کتابی که ازهمان اول قبل ازچله بهم هدیه داده بود وقسمتی ازکتاب راکه نام پادشاه های اجنه وموکلین هرروزهفته ونام دیوهای موکل هرروز هفته وملائکه موکل هرروزنوشته بود را منگنه کرد کتاب رابهم داد وتأکید کرد که این قسمتهارافعلا حق نداری بخوانی من باکنجکاوی منگنه ها را بازکردم ونام پادشاه جن همان روزرابرزبان جاری کردم وآنقدرمشغول برسی کتاب شده بودم که دیگرساعت از نیمه شب گذشته بودوساعت ۳شب بودوتنها نشسته بودم که درزدند وتانگاه کردم شخصی بالباس سفید روشن که ازقسمت صورت خیلی نورزیادی میزدونشسته بودبهم سلام کردمن هم جواب دادم وفقط یک کلمه گفت (توفلان کس هستی؟)که آن نام نام خواهرکوچکترمن بود ،گفتم.. نه .... وازترس قرآن رابرسینه گرفتم ودویدم درخانه ملاعلی وملادررابازکردو نگاهم کردوداستانم تمام نشده بودتوی حرف من آمد وگفت اویکی ازپادشاه های جن مسلمان بوده که خودت صدایش زدی وشامس آوردی که مسلمان بود وگرنه باپای خودت ازمنزل به بیرون میبردت وبه هرکجای دنیا وهرشهری وکشوری که دوست داشت میبردت وخانوادت هم پیدایت نمیکرد وچندماهی نگذشته بود که ملاعلی ازایران رفت ومن شبها اتفاقهایی میدیدم که میترسیدم که به خانواده ام بگویم وآنها مرا دیوانه بدانندچون چندبارگفتم وتوجهی نکردند تااینکه ملایی رابرای درمان خودم یادداده بود برای خودم یاد گرفتم تااینکه ازدواج کردم ازدواج که کردم حتی یک شب بی دردسر نبودم تاصبح جنی برجسمم میآمد ومرابه اختیارخود میگرفت وهیچ مقابله ایی نمیتوانستم بکنم ومرابه بیرون ازمنزل میبردووقتی به همسرم میگفتم ..میگفت توفقط دررخت خواب بودی وتقلا میکردی وناله میکردی تامن تکانت نمیدادم توهمچنان درتقلا بودی تایکی ازشبها بی اختیاردررخت خواب فریادزده بودم برسرهمسرم وبلندشده بودم وبدون اینکه دررابازکنم شیشه درراازجا کنده بودم بامشت ودررا ازجامیخواستم بکنم تااینکه دربازشده بود ومن رفته بودم بیرون ازمنزل وتاصبح برگشته بودم وچشمم به درکه خورد ازخانواده ام پرسیدم که این درچه شده گفتند کارخواهرکوچکترم است وازمن پنهان کردم تااینکه گذشت بعدازچندسال که من صاحب فرزندی شدم ودریکی ازسفرهایم که به مشهد میرفتم دقیقا ساعت ۹شب بود که درمنزل خاله همسرم بودم دوبراره متوجه آمدن همان اجنه ها شدم وبه خاله همسرم اعلام کردم که امشب همچین اتفاقی قراراست بهم بافتد یکی ازشماها باید نزیک من مراقب من باشدکه قبول کردند وپسرخاله من کنارمن خوابید وبه رخت خواب که واردشدم یکی که هیچی ازاوپیدانبود بجز رد پاهای سنگینی که ازخودش بجا میگذاشت روی من ورخت خواب من راه میرفت وهرچه به پسرخاله همسرم میگفتم که همچین اتفاقی رودارم متوجه میشم فکرکنم باورنمیکردتااینکه خودش هم گفت یکی روی رخت خواب من هم راه میره وتاصبح گرفتارهمان شخص بودم تااینکه ساعت هفت صبح همسرم بامن تماس گرفت واحوالم راپرسید ویهوگفت راستی چندسال پیش که توحالت بدشده بود ودراتاق روکندی من وپدرت رفتیم پیش بابابریم(باباابراهیم ){بابابریم که خود موکلی بنام عبدلله داشت واززمان کودکیش بااوبود وازتمام استان هرمزگان وحتی ازشهرهای دیگرنزدش میآمدندوحتی ازخارج از کشور مثل امارات وعمان که خودبابا،،فامیل مادرم میشد وخودش یک داستانی جداگانه دارد رفته بودیم وگفته بود که اجنه ها دارن ازیتش میکنندودعایی بازعفران که خود یک حکمی ونامه ایی بود برای کل اجنه ها داده بود که بیخبردربالشت من قراردهندوازهمان شب دیگربه سراغم نیامدندواین حرفو همسرم بهم گفت که دیشب بچه کوچکم باخیس کردن بالشت من خانمم گفت من بالش رو بازکردم تابشویم این دعا رودیدم وداستانش روبمن گفت ودقیقا همان ساعت۹ شب بودکه من متوجه دوباره اجنه ها شده بودم وبافوت بابا ابراهیم متوجه شدم که ( عبدلله جن) مرتب به نزد من میآمده تایک شب باخوندن احضارودعوت ازعبدلله درمنزل خودم باهاش صحبت کردم که متوجه شدم ازهمان روزاول که باملاعلی آشناشده بودم ونزد باباابراهیم میرفتم عبدلله دنبال من بوده وحتی شب خواستگاری من هم همراهم بوده وحضورداشته وحتی باباهای دیگرهم نمیتوانند اونو مشاهده کنند مگراینکه احضارمخصوص خودش رابگویند وبعنوان مهمان دعوتش کنند ومن هنوز که هنوزه خانواده ام ازاین موضوع خبرندارند


  خوب ازخطرات جن وشخص موکل دار هم بگویم :

اگرجن ها وابستگی کاملی به انسانهایی که باآنها ارتباط دارندوانسانهارادوست وارباب خودمیدانند چندین خطربزرگ دارندیکیش این است که حتی یکنفر،حتی یکنفر غیبتی رادرمورد صاحبانشان بشنوند که میشنوند وکافیست یکنفردرجمعی که سخن ازاربابش برزبان وذهنش بیاوردیاغیبت باشد یاباعث رنجش آن انسان باشدوهمان یکنفرحتی دفاعی نکندوسکوت کنداورا ازیک تارمویش گره ایی میزند که تاعمردارد گرفتارحکم جن میشودوخودش هم بیخبرولی اگرمتاهل باشدوفرزندی داشته باشد بجای اینکه خودش رابزنداول حکم برفرزندش میکند دوم برخودشخص چرا؟ چون نگاه میکنند که آن شخص چه مجازاتی رانمیخواهند بپذیرند که همه سیاه بخت شدن فرزنددلبندشان را نمیخواهند وحاضرهستندبلابرسرخودشان بیاید ولی برسر فرزندشان نیایدچون آرزوی دیرینه آنهارا میابندوباخودمیگویند ومیفهمندکه این شخص پس اگرخودش رامجازات کنیم زیادبیماری یابلاها وآنقدرکه برفرزند غمگین میشوندبرخودشان غمگین نمیشوند پس ادب نمیشوند وبه کاراشتباهشان وظلم درحق صاحب جن را بازبان وغیبت وعمل انجام میدهند که موکل همانجا برفرزندشان مأموری میگذارد تاوقت مشخص شده که کاررایکسره کند ،درحمام،دردستشویی،هنگام خواب و،،،، وبیشتر حکمها چه حکمی است ؟؟ حکم میکند که اگر دخترباشد بختش را میبندد که به هیچ عنوان ازدواج نمیتواند بکند واگر خواستگارهم بیاید بهم میخورد واگر بهم نزند صبرمیکند تاازدواج صورت بگیردوبعدازمدتی نفاق وجنگ بینشان می اندازد تا طلاق بگیردکه بیشتر زجربکشد حتی اگر به ده سال هم طول بکشد صبرمیکند یاوقتی حامله باشد بچه اش رامیکشد یاجنین رادررحم مادرمیکشد ،ویادخترها وپسرهایی هستند که پایان این حکم آنقدرزجرش میدهدودردل وذهن ایندر میگویدفلانکاررابکن یافلان کارراانجام بده که تا باهراشتباه به اوبیشتردست رسی پیداکندوآنقدرمیگوید تنهاراه خودکشی است وانوقت قدرت رامیدانند تااینکه آن شخص بیچاره خودکشی میکند وکاری میکند که ایجادکننده اگر یکنفرباشدوزندگی عاشقانه ایی هم اگرداشته باشد زندگیش راآنقدرسردوبی معنی میکند تا به طلاق برساند حتی اگر ده سال بیست سال هم طول بکشد به هیچ عنوان خسته نمیشود وبراوزودمیگذردچرا؟چون عمراجنه ها ازانسانها خیلی بیشتراست حتی به ۲۰۰۰سال هم عمرمیکنندوهستند پادشاه ها وطایفه جن بسیار نفراتی دارندکه عمرشان ۱۹۰۰سال ۲۰۰۰سال وحتی کمی بیشتر وکمترهستند .... اگرکسی خطایی کرد یاظلمی کرد راه چاره چیست وقت را ازدست ندهد چون بااشتباه حتی یک طایفه انسان رادر اشتباهی قرارمیدهند که همه باهم اشتباه هاتی میکنند که هیچ به صلاحشان نیست وحتی بدترازآن فراموش میکنند که غیبت یا تصمیم بد واشتباه راچه ساعتی درچه روزی ودرچه ماهی ودرچه سالی انجام داده که مشکلش راحل کند وخیلی خیلی آسان است نجاتش  راه حل موکل است ورضایت ازآن شخص دریک کلام وپا گذاشتن برغرورخود دریک جلسه وبخشش بخواهد وعذرخواهی کند وفتنه وهرکاراشتباهی انجام داده تا مجازات نشده رفع بلا باید بکند تنها راه حل رفتن پیش آن شخص است وحکم راهرچه هست باطل کند مطلب مهم اینجاست که آن جن به هیچ عنوان نمیگذارد به هردلیل نمیگذارد که آن شخص حکم راباطل کند حتی بایک کلمه اعتراف وحلالیت بطلبدودل موکلداررا شاد کند ورضایتش رابگیرد باجبرات خسارتهایی که به اوبایک تصمیم واشتباه وغیبت شیطانی  که جن مامور به او وبه دل وذهنش حتی ازکلمات خوب هم استفاده میکند  وبه دروغ به اومیگوید این کارتوغیبت نبوده این کار کارخیری بوده وتوعمل صالحی راانجام داده ایی تاشخص خطاکاردراین باوراشتباه وباطل غرق شود وفکرکندکه دارد کاردرست راانجام میدهد خیلی ها اگرپسرجوان داشته باشند ازغیب جوان مرگشان میکنند حتی ازروی موتوریاماشین فرمانرادرسرعت بالا میپیچاند تا بمیرد اگرزنده ماند دوباره به انتظار میشیند تا کارش رابه اتمام برساند،بیشتربرروان نوجوانان وجوانان عمل میکنند که بی خبراز پدرومادر به یک بهانه باطل وبی خودی دست به اعدام یاهمان خودکشی میکند الله اکبر پس باید مراقب باشیم وقتی باشکستن غروراین همه سیاه روزگاری وبدبختی وتغیرزندگی خوب به بدترین زندگی تبدیل نمیشود وتمام میشود چرا انسان خطای خود را جبران نکند البته اجنه هایی که فرزندان انسانهارا به مرگ وبدبختی میکشانندگناه کبیره میکنند وبایدقیامت وشب اول قبر جواب پس بدهندوحتی چنان برنامه ریزی میکند وآرایش گناه رامیکندکه مردبرهمسرش وزن برهمسرش چنان خیانتی کندکه درعمرخود نکرده وهمسربه همسر فریب میدهد وبرروی سجاده وبرمهرچنان سجده کنان اشک میریزد که همسرباخودمیگوید که همسرم بهشتیست دیگرفکرنمیکند که شیطان است،،،الله اکبر یادتان نرود که آن جن مأمورکاری میکند که حتی این اتفاقهارادرذهنتان  به مسخره والکی جلوه دهد ولی بعدانسان فراموش میکنند وتامتوجه شدید سریعا جبران کنید وخودتان اعلام کنید هرچقدراگرآن شخص موکل دارغریب غریب باشد وفکرکنی که نمیبخشد شماباید به نزدش بروی تاامان فرزندان وفلج نشدن ازدست وپا،وسیاه بختی،گره درکارهای مهم تان ایجاد نشود انشاالله  


وامانام وانواع طایفه های جن ها: 
انواع و اسامی جن ها


 عیثم:این جن اخبار را به نقاط مختلف جهان می‌رساند. ام الصبیان: این جن‌ها به کودکان ضرر می‌زنند.
آل: این نوع جن‌ها از جنس زن بوده و به زنان باردار و نوزاد‌ها ضرر می‌زنند و از آه من می‌ترسند و چه بسا نقل‌شده توسط عده‌ای از زنان تسخیرشده‌اند.
صالح: این جن‌ها انسان‌هایی را که راهشان را گم کرده‌اند به مقصد می‌رسانند. در روایتی آمده است: همانا یکی از برادران جنی شما صالح نام دارد هر گاه راه را گم کردید ندا کنید" یا صالح اغثنی "یعنی ای صالح کمکم کن. او در بیابان‌ها می‌گردد هرگاه صدای گمشده را بشنود او را راهنمایی کند. (وسایل الشیعه ج 11 ص 443)

متکون: این نوع جن به هر شکلی که بخواهد می‌تواند متمثل باشد به‌جز صورت انبیا و اوصیا و اولیا ء.(بحار ج 25 ص 327)

زوبعه: به رئیس جنّیان و شیاطین گفته می‌شود.
زوال: این جن در نطفه انسان‌های مخالف اهل‌بیت علیهم‌السلام شریک می‌شود و اگر آن فرد پسر باشد لواط کار و اگر دختر باشد زناکار خواهد بود. (کافی ج 5 ص 549)

تمریح: روایت‌شده تمریح یار شیطان است و هنگام شب فعالیت خود را در بین شرق و غرب آغاز می‌کند (کافی ج 8 ص 232)

عارض: این نوع جن‌ها برخی از انسان‌ها را مریض می‌کنند.

ابلیس: به شیطانی گفته می‌شود که از رحمت خدا مأیوس باشد.

شیطان: به جن شریر و خبیث شیطان گویند.

مارد: به جنی که سرکش و خبیث‌تر باشد مارد گویند.

عفریت: به جنی که خبیث‌تر و قدرت فوق‌العاده‌ای داشته باشد عفریت گویند.

عامر: اعراب قدیم به جنّیانی که در میان مردم سکونت داشتند عامر می‌گفتند.

مذهب: جنّیانی که به اشکال مختلف می‌آیند به‌جز صورت پیامبران و امامان. خیزب: پیامبر اسلام فرمود: این شیطان انسان را در حال نماز وسوسه کرده و نماز انسان را قطع می‌کند و برای دفع آن به خدا پناه برده و سه بار بر سمت راستت فوت کن. (بحار ج 92 ص 137)

هزع: امام صادق(ع) فرمود: ابلیس شیطانی دارد که به آن هزع گفته می‌شود بین مشرق و مغرب را در هر شب پر می‌کند و هنگام خواب نزد مردم رفته و باعث خواب‌های پریشان می‌شوند (امالی صدوق ص 146)

ولهان: پیامبر خدا فرمود: برای وضو شیطانی است که ولهان گفته می‌شود و اگر بنده‌ای نام خدا را به هنگام وضو بر زبان نیاورد او را دچار وسوسه می‌کند. (مستدرک ج 1 ص 323)

قفندر: امام صادق فرمود: هر کس چهل روز در منزلش بربط (یکی از آلات موسیقی) نواخته شود خداوند شیطانی به نام قفندر را بر او مسلط می‌کند که اعضای بدنش را بر روی اعضای مشابه صاحب‌خانه می‌گذارد وحیای او سلب می‌شود و نسبت به سخنانی که به دیگران می‌گوید و یا به او گفته می‌شود بی‌مبالات و بی‌خیال می‌گردد. (کافی ج 5 ص 537)

مره: یکی از پسران ابلیس است و بدان جهت شیطان را ابو مره گویند. (سفینه البحار ماده بلس)

لاقیس: او هم‌جنس‌بازی زنان را به زنان آموخت. (سفینه البحار ماده بلس)

هفاف: او در صحرا‌ها وسوسه می‌کند.

زکتبور: او در بازار‌ها بوده و مردم را به سوگند دروغ و تعریف دروغ کالا و بیهوده‌گویی ترغیب می‌کند.

بتر یا (ثبر): او هنگام مصیبت‌ها انسان‌ها را وسوسه می‌کند تا به خود سیلی زده و یقه خود را پاره کرده و بی‌تابی کنند.

اعور: او انسان را به زنا تشویق می‌کند.

داسم: وقتی انسان وارد خانه شد و نام خدا را ذکر نکرد ه و سلام نگفت، او را وسوسه می‌کند و بین او و خانواده‌اش شر به پا می‌کند و اگر هنگام غذا خوردن نام خدا را ذکر نکند در غذای او شریک می‌شود.

مطرش: او صاحب اخبار دروغ است و انسان را وسوسه می‌کند تا اخباری دروغ وضع کرده و منتشر نماید.

شیطان ردهه: جنسی از شیاطین که علی علیه‌السلام در نهج‌البلاغه از آن نام برده است. (نهج‌البلاغه ص 298) ضرر زدن آنها به انسان‌ها آنها در شرایط عادی نمی‌توانند به انسان‌ها ضرر بزنند؛ مگر اینکه انسان‌ها آسیبی به آنها برسانند و آنها در صدد انتقام‌جویی بر آمده و ضرری را متوجه انسان‌ها نمایند. برای اینکه انسان‌ها به جنّیان ضرر نرسانند باید در برخی از کارها بسم‌الله الرحمن الرحیم را بر زبان‌آورند مانند ریختن آب داغ به آستانه و یا چاه و یا روی آتش و نیز هنگام رسیدن به آستانه در و رفتن به حمام و دیگر مواردی که در شرع مقدس به آنها اشاره شده است.
نوشته هایی اززبان

نویسنده:مرتضی میرزائی 

توجه:انتشاراین مطلب بدون ذکرمنبع حرام است ورضایتی برانتشارش ندارم لطفا مراعات کنید باتشکر/نوکراهل بیت(ع)مرتضی میرزائی
.
تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در فارسی بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.